گزارشی از جلسه نقد و بررسی کتاب «کارنامه فیاض: مجموعه آثار دکتر علی اکبر فیاض» اکران مردمی فیلم سینمایی «تمساح خونی» با حضور جواد عزتی و الناز حبیبی در سینما هویزه مشهد + فیلم سینما، آینه استحاله فرهنگی حضور زنان مشهدی در طرح طوبی، باعث هم‌فکری و هم اندیشی و تبلیغ عفاف و حجاب می‌شود یادی از غلامرضا صدیق غریب، معلم فرهیخته مشهدی| شاعری که غریب نبود تربیت ۱۵۰۰ مُبلّغ با هدف ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در کشور نگاهی به سریال «اکازیون» به کارگردانی مسعود اطیابی| در سخیف بودن، استثنایی وجود ندارد! خلاقیت در هنر، هدایتگری در معلمی نشست طرح ملی طوبی، در مجتمع فرهنگی امام رضا (ع) مشهد برگزار شد برای معلم مهربان و روشنگرم «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین»، رمانی از قاسم فتحی منتشر شد مسعود اسکویی درگذشت + علت فوت (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ جای خالی طنز صادق و دلسوزانه «گل آقا» تجربه‌ای دلنشین: کنسرت محسن ابراهیم‌زاده در برج میلاد محمدرضا اربابی: در نمایش «میتینگ»، با نسل جوانی رو‌به‌رو هستید که مسائل روز را می‌شناسد
سرخط خبرها

مرور کتاب «فلسفهٔ پیاده‌روی» | «آزادیِ کسی‌نبودن»

  • کد خبر: ۲۰۳۵۷۱
  • ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۲
مرور کتاب «فلسفهٔ پیاده‌روی» | «آزادیِ کسی‌نبودن»
کار ساده‌ای مانند «پیاده‌روی» هم فلسفه‌ای دارد. این مسئله‌ای که فردریک گرو در کتاب خودش به آن پرداخته است.

به گزارش شهرآرانیوز، پیاده‌روی از کارهای بسیار معمول آدم‌هاست، همهٔ آدم‌ها؛ در این امر، فرقی بین ابنای بشر نیست: زن و مرد، پیر و جوان، از هر نَسَبی و با هر منصبی، اگر توانش را داشته باشند، گاه و بیگاه، خواسته یا ناخواسته، پیاده‌روی می‌کنند، البته به‌دلایل مختلف و با انگیزه‌های گوناگون.‌ بنابراین، ممکن است کسی از انجام‌دادن این کار معمولِ ساده هدف ویژهٔ پیچیده‌ای داشته باشد. چنان‌که می‌دانیم، بسیاری از فیلسوفان اهل راه‌رفتن یا پیاده‌روی بوده‌اند؛ مثلاً، ارسطو، متفکر بزرگ یونان باستان، حین درس‌گفتن راه می‌رفته و ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی که با سال‌ها کار فکری آثار بسیار عظیم و تأثیرگذاری پدید آورده، همیشه پیاده‌روی عصرگاهی را انجام می‌داده است.

مرور کتاب «فلسفهٔ پیاده‌روی» | «آزادیِ کسی‌نبودن»

یکی دیگر از این اندیشمندان فردریک گرو (ت. ۱۹۶۵)، فیلسوف فرانسوی، است. او استاد فلسفهٔ سیاسی و اساساً متخصص اندیشه‌های همکارِ هم‌وطن خودش، یعنی میشل فوکو، است و در این زمینه چندین کتاب و مقاله نوشته است. با این‌همه، گرو ــ مثل بسیاری دیگر از فیلسوفان دانشگاهی معاصر ــ چیزهای عمومی‌تری هم منتشر کرده است، اگرچه بر اساس همان نگرش فلسفی. یکی از این کتاب‌ها Marcher, une philosophie (2008) نام دارد که چند روزی است ترجمهٔ فارسی مهدی امیرخانلو از آن (اگرچه از روی برگردان انگلیسی) تحت عنوان فلسفهٔ پیاده‌روی به بازار کتاب آمده است. ناشر این برگردان، یعنی «نشر ماهی»، در معرفی آن چنین آورده است:

کتاب حاضر با پیاده‌رفتن از منظرهای گوناگون ــ زیارت، گردش، راه‌پیمایی اعتراضی، طبیعت‌گردی، پرسه‌زنی ــ سروکار دارد و اینکه هریک چه از ما می‌گویند؛ و نیز از سلوک مشاهیری سخن می‌راند که پیاده‌رفتن جزو لاینفک زندگی‌شان بوده است: تورو و شوق زیرپاگذاشتن جنگل والدن و غرق‌شدن در حیات وحش، رمبو و پیاده‌رفتن به‌منزلهٔ ابراز خشم، دونِروال و پرسه‌زدن برای فرار از ماخولیا، روسو و راه‌رفتن برای فکرکردن، نیچه و کوه‌پیمودن برای فلسفیدن، کانت و قدم‌زدن برای فراغت از فلسفیدن و حفظ سلامت، گاندی و راه‌پیمایی‌کردن برای اعتراض مسالمت‌آمیز. آری، «هنگامی که بر پای خود بایستیم، دیگر آنجا که هستیم نمی‌مانیم.»

مرور کتاب «فلسفهٔ پیاده‌روی» | «آزادیِ کسی‌نبودن»

گرو در ۲۵ فصل متنی پدید آورده است که هم تأمل‌برانگیز است هم جذاب و خواندنی. او در راه‌رفتن، یک فلسفه یا همین فلسفهٔ پیاده‌روی، ضمن پرداختن به نسبتِ بین پیاده‌روی و اندیشهٔ آن دسته از اهل نظر که این کار را خوش می‌داشته‌اند، از جهان‌ها و جهانیانِ دیگر هم سخن به میان آورده و به این ترتیب شمول و پویایی بیشتری به کتاب خود بخشیده است، تا جایی که می‌شود گفت هر کسی، کمابیش، از خواندن آن بهره‌ای خواهد برد. خوشبختانه، حین مطالعهٔ فلسفهٔ پیاده‌روی، اگرچه نشسته باشیم، از مزایای پیاده‌روی هم بهره‌مند خواهیم شد، آن هم پابه‌پای با بزرگان. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

... قرار نیست به‌واسطهٔ پیاده‌روی با خودمان ملاقات کنیم. به‌واسطهٔ پیاده‌روی اصلاً از ایدهٔ هویت، از وسوسهٔ کسی‌بودن یا اسم و گذشته‌ای داشتن می‌گریزیم. کسی‌بودن فقط برای مهمانی‌های مجلل و آن‌چنانی خوب است که هر کس در آن‌ها داستان خودش را می‌گوید، کسی‌بودن فقط برای اتاق مشاورهٔ روان‌شناس‌ها خوب است. اما آیا همین کسی‌بودن ضمناً الزامی اجتماعی نیست که قصه‌ای احمقانه و طاقت‌فرسا را به‌دنبال خود می‌کشاند ــ چون به هر حال هرکس باید به تصویری که از خود ترسیم می‌کند پایبند باشد؟ آزادی برآمده از پیاده‌روی در کسی‌نبودن است، زیرا بدنی که پیاده می‌رود گذشته یا پیشینه‌ای ندارد، تنها گردابه‌ای است در جریان بسیار کهن زندگی.

مرور کتاب «فلسفهٔ پیاده‌روی» | «آزادیِ کسی‌نبودن»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->